به گزارش مشرق، روزنامه انگلیسی گاردین در گزارشی تاریخچه تحریمهای آمریکا علیه ایران را بررسی کرد.
این روزنامه نوشت: طرفداران آمریکا از تحریمها به عنوان ابزاری برای پیشبرد خواستههای خود استفاده کردند. آنها معتقدند که تحریمهای شدید آمریکا عامل اولیه برای امضای توافق برنامه هستهای ایران بوده و میتوان از این ابزار برای ایجاد تغییرات دیگر در سیاستهای ایران استفاده کرد.
تحریمهای آمریکا به جز در موضوع هستهای در همه موارد شکست خورد
تحریمهای آمریکا از اولین روزهای تشکیل جمهوری اسلامی علیه ایران تحمیل
شده است اما یک برآورد واقعی از این تاریخچه طولانی مدت نشان میدهد که
آنها به جز در موضوع هستهای در همه موارد شکست خوردند.
تفاوتی که با
مورد هستهای وجود دارد آن است که تحریمهای آمریکا که شامل تحریمهای شدید
بانکی بوده از سال 2006 و تحت دولت بوش آغاز شد اما این تحریمها سرانجام
با همکاری اتحادیه اروپا و سازمان ملل تکمیل گردید. این تحریم بینالمللی
تهران را مجبور کرد که محاسبات خود را به شیوه غیرمنتظرهای تغییر دهد.
این بدان معنا نیست تحریمهای یکجانبه آمریکا به ایران آسیب نرسانده است.
تحریمهای شدید تجاری تسلیحات و تجهیزات نظامی، ایران را در جریان سالهای
1980 تا 19800 و در جنگ با عراق نابود کرد و مانع از آن شد که خطوط
هواپیمایی ایران برای چندین دهه هواپیماهای جدیدی بخرد و منجر به ضعیف شدن
واحد پولی ایران گردید و این کشور را با چالش شدیدی برای نوین سازی مواجه
کرد.
گاردین در ادامه این مقاله نوشت: فشارهای دائمی آمریکا به
متحدان خود سبب شد تا ایران نتواند به عضویت سازمان تجارت جهانی در آمده و
این کشور از واردات اورانیوم برای سوخت رسانی به صنعت هستهای خود محروم
گردید و آمریکا در روند اجرای پروژههایی نظیر خط لوله گاز به هند و
پاکستان نیز مانع تراشی کرد.
در واقع بسیاری از بنگاههای اقتصادی
زمانی که میان گزینه تجارت با ایران یا آمریکا مواجه میشدند گزینه آمریکا
را که ابرقدرت جهان است انتخاب میکردند. با وجود این فشار شدید، رابطه
ایران با دیگر کشورهای جهان به طور کامل تخریب نگردید.
در تحریمهای دوره کلینتون به جای آنکه ایران تحریم شود شرکتهای نفتی آمریکایی تحریم شدند
در تحریم های دوره کلینتون که علیه لیبی و ایران بود، هدف این بود که شرکتهای نفتی آمریکایی و بینالمللی از هرگونه فعالیت در میادین نفتی ایران منع شوند اما این موضوع باعث ایجاد اعتراضاتی در کشورهای مختلف گردید که در پی آن شرکتهای نفتی غیرآمریکایی از این قانون مستثنی شدند و در نتیجه این قانون به جای آنکه ایران را تحریم کند، شرکتهای نفتی آمریکایی را تحریم کرد.
شرکتهای چندملیتی به دنبال یافتن روزنهای در تحریمها برای تعامل با ایران بودند
شرکتهای چندملیتی نظیر کوکاکولا و هالیبرتون نیز در حاشیه تجارت با ایران
قرار داشتند و تلاش داشتند تا روزنههایی در تحریمها بیابند تا شرکتهای
خارجی وابسته به آنها بتوانند با ایران تعامل داشته باشند.
تا سال
2005، تحریمهای آمریکا علیه ایران همچنان ادامه داشته و ایرانیها نیز به
صورت موثری توانسته بودند خود را با این تحریمها تطبیق داده و توانسته
بودند که بازیگران بینالمللی پیدا کنند که از فشارهای آمریکا طفره رفته و
با جمهوری اسلامی به تعامل بازرگانی بپردازند.
همزمان با افزایش
تعامل اروپاییها و آسیاییها، تهران دلیلی برای تغییر سیاستهای خود که
واشنگتن آنها را خطمانه تلقی میکرد، نمیدید.
اما قصد آمریکا از تمامی
این اقدامات چه بوده است؟ در این چهار دهه تحریمهای آمریکا علیه ایران،
تلاش شد تا کمکهای ایران به گروههای وابسته به خود قطع شود و جلوی صنعت
تسلیحات متعارف و موشکی ایران گرفته شده، شرایط حقوق بشر در این کشور بهبود
یافته و برنامه هستهای ایران متوقف شود.
تحلیلها نشان میدهد تحریمهای یکجانبه واشنگتن بیشتر به ضرر منافع آمریکا بود
این روزنامه انگلیسی در ادامه این گزارش نوشت: حتی تحلیلهای نه چندان
دقیق نیز نشان میدهد که آمریکا نه تنها نتوانسته به اهداف خود در این
زمینه دست یابد بلکه تحریمهای یکجانبه بیشتر به ضرر منافع آمریکا منجر شد.
حزبالله، گروهی که با حمایت ایران و باهدف اخراج اسرائیل از لبنان تشکیل
شده بود، هم اکنون به تصمیم گیرنده اصلی سیاستهای لبنان تبدیل شده و از
منافع ایران در خاورمیانه حمایت میکنند. از زمان دولت کلینتون که
تحریمهایی علیه صنایع موشکی و تسلیحاتی ایران اعمال شد، ایران به توسعه
زرادخانه موشکی در خاورمیانه تبدیل شده و به صادرکننده تسلیحات تبدیل شده
است.
تحریمها هیچ نتیجهای در بهبود حقوق بشر در ایران نداشته و حتی این دستاویز را بدست آورد که به برخی فعالان عنوان عامل آمریکا بدهد. پیش از تحریمهای چندجانبه سازمان ملل، تحریمهای آمریکا نتوانسته بود که از توسعه گسترده زیرساختهای هستهای ایران و توانایی غنی سازی اورانیوم این کشور جلوگیری کند.
نقطه گردش درباره موضوع هستهای در سال 2006 و زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد آغاز شد. این موضوع سرآغاز جهانی شدن تحریمها علیه ایران بود و برای نخستین بار بود که آمریکا و اتحادیه اروپا تلاشهای خود برای مجبور کردن ایران در امتیازدهی در برنامه هستهای خود هماهنگ کردند.
ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل به صدور قطعنامههای 1696،
1737، 1747 و 1803 منجر شد که توسط اروپاییها، روسیه و چین و بین سالهای
2006 تا 2008 به تصویب رسید.
این تحریمها داراییهای برخی اشخاص را
بلوکه کرده و تحریمهایی علیه تسلیحات اعمال کرده و فعالیتهای کشتی رانی و
بانکی و اشخاص تحت نظارت قرار گرفت.
اقداماتی که در سال 2012 و توسط اتحادیه اروپا اتخاذ شد که بر اساس آن نفت ایران تحریم گردید و همچنین تحریم ایران از سیستم پردخت بین المللی بانکی "سویفت" اقدامات اروپا علیه ایران را هماهنگ با سازمان ملل و آمریکا افزایش داد.
خریداران سنتی نفت ایران نظیر ژاپن، کره جنوبی و هند که با چشم انداز اخراج از بازارهای آمریکا مواجه شدند خرید نفت از ایران را به شدت کاهش دادند و صادرات نفت ایران به نصف کاهش یافت. پیش از سال 2006، نفت ایران به راحتی به فروش میرفت اما پس از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل این روند تغییر کرد.
خریداران آسیایی نفت ایران از تحریمهای یکجانبه آمریکا هراس چندانی نداشتند
خریدان آسیایی نفت آنقدر که از تحریمهای سازمان ملل هراس داشتند از تحریمهای یکجانبه آمریکا نداشته و هزینه نقض تحریمهای یکجانبه آمریکا بسیار کمتر از نقض تحریمهایی که مورد حمایت شورای امنیت سازمان ملل بوده، است.
در آن زمان ایران به این درک رسید که تحریمهای آمریکا که با همکاری بینالمللی نیز حمایت شود میتواند بسیار کشنده باشد.
بنابراین هم اکنون ما کجا قرار داریم؟ با توافقی هستهای که در ماه جولای حاصل شد، تحریمهای دقیق بینالمللی در حال از بین رفتن بوده و احتمال دارد که آمریکا به دیگر به تلاشهای گذشته خود در تحریم یکجانبه ایران بازگردد.
پس از توافق هستهای، سیاستمداران آمریکایی با این چالش مواجه شدهاند که آیا به تحریمهای یکجانبه علیه ایران ادامه دهند یا آنکه رویکرد متفاوت دیگری اتخاذ کنند.
تاریخچه تحریمهای آمریکا نشان میدهد که بازگشت به تحریمهای یکجانبه نتیجهای برای واشنگتن در رسیدن به خواستههای سیاسیاش ندارد.
تحریمهای آمریکا محاسبات ایران درباره تصمیمات استراتژیک را تغییر نمیدهد
حمایت ایران از گروههای مختلف در سرتاسر خاورمیانه، توسعه فناوری موشکی و توسعه توانایی تسلیحاتی متعارف، تصمیمات استراتژیکی است که بر اساس سیاست دفاعی ایران اتخاذ میشود. سران ایران معتقدند که عقب نشینی از این تصمیمات امنیتی تسلیم توانایی کشور در برابر حملات است و استمرار تحریمهای آمریکا احتمالا نخواهد توانست که محاسبات سران ایران را تغییر دهد.
به طور مشابه، موضوع حقوق بشر در ایران به درک بازیگران داخلی در تهدیداتی که علیه آنها وجود دارد، وابسته است و تحریمهای آمریکا تاثیر چندانی در سیاستمداران ایرانی در این زمینه نداشته و بر عکس به تشدید شرایط علیه فعالان جامعه مدنی منجر میشود.
سوالی که هم اکنون مطرح است این بوده که آیا جایگزین دیگری وجود دارد؟
توافق هستهای این ایده را زنده کرد که ایجاد راه حل از طریق مذاکره میان
ایران و آمریکا امکان پذیر بوده و به گزینه نظامی، تحریمها و تهدیدات
ارجحیت دارد.
در هر دو طرف، پایبندی به توافق به عنوان محکی برای مذاکرات درباره دیگر موضوعات به شمار میآید. یکی از آزمایشهای اولیه در این زمینه ممکن است موضوع سوریه باشد که دولت اوباما علامتهایی را درباره آمادگی برای مذاکره با ایران درباره شیوههای مبارزه با داعش نشان داده است.